هر سو كه نگاه میكنم، آوَخ!
وقتی زبانم لال میشود
Sunday, October 10, 2010
سه
فكر میكنم هميشه، هر جا، يك چيزی هست كه پيدا نيست، مثلن پشت درختها _ حالا اگر هم شب نباشد، نباشد _ خوب چيزی هست، يا حالا و پشت اين پردههای كشيدهی شدهی پنجرهی بستهی من
نمازخانهی كوچك من / هوشنگ گلشيری
سلف پرتره از: ن . الف
Newer Post
Older Post
Home